روز هفتم - شهادت حضرت علي اصغر (ع)

كي ازمصائب نا گوار وسوزناك واقعه كربلا شهادت حضرت علي اصغرعليه السلام است نقل شده: كه روزي (كميت) شاعرمعروف به حضور حضرت صادق عليه السلام رسيد، 
حضرت فرمود:
يا كُمَيتُ اَنشِدني في جَدِّيَ الحسين (ع) فَلما اَنشَدَ كُمَيتُ اَبياتاً في مُصيبه الامام عليه السلام بَكيَ الامام بُكاء ًشديداً وبَكَت النِّسوه و اهل حريمه وصَحنَ في حجرا تهن
كميت ! درباره جد ما حسين (ع) شعري بگو، همزمان با سرودن شعر، امام صادق به شدت گريه كرد با نوان وا هل خانه نيز در اتاق خودشان ناله زدند واشك ريختند.
اِذ خَرجت جارِيَه مِن خَلفِ الَّستر مِن حُجَرات الحَرم وفي يَدِها طفلٌ صغير رَضيعٌ فَوَضَعَته في حِجرِ الاِمام فاَشتَدَّ حينئذٍ بُكاء الامام في غايهِ الاِشتداد وعَلا صَوته الشريف و عَلَت اَصواتُ النِّساء الطاهرات خلف الاَستارِِمِن الحجرات
در اين زمان بانويي كه كودك شير خواري به دست داشت از اتاق بيرون آمده و كودك را در دامان امام عليه السلام قرارداد، گريه امام اين بار بيشتر شده وصداي شريفشان بلند شد وبانوان در خانه نيز به صداي بلند گريستند.
ظاهرأ منظور از اين كار يا دآوري شهادت علي اصغر وسنگدلي قاتل وي حرمله بن كا هل اسدي بوده است.

تلخ تر از مرگ مرحوم حا ئري ما زندرا ني در كتاب معالي السبطين آورده كه:ازبقرا ط حكيم پرسيدند در ذائقه ا نسان چه چيزي ازمرگ تلخ تر است؟
گفت:تلخ تر از مرگ در ذائقه ا نسان كريم اين است كه از شخص لئيم حاجتي بخوا هد
فَما حال الحسين الكريم بن الكريم حينَ رَفع رَضيعَه علي يَديه و طَلب لَه جُرعَه مِنَ الماء مِن اللؤماء اللُّعَناء اَهل الكوفه
پس چگونه بود حال حضرت حسين، اين كريم فرزند كريم آن زماني كه كودك شير خوار خود راروي دو دست بلند كرد و برايش جرعه آب ،از كوفيان پست ولعنت شده خواست

كيفيت شهادت علي اصغر(ع)

وَلَمّا رَأي الحُسين عليه السلام مَصارِعَ فَتَيانِهُ وَاَحَِبَّته عَزَمَ علي لِقاءِ الْقَوم بِمُهجَته و نادي هَل مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَن حرم رسول الله صلي الله عليه وآله، هَل مِن مُوحِّد يَخافُ الله فينا، هَل مِن مُغيثٍ يُغيثُنا يَرجُو الله بِاِ غاثَتِنا هَل مِن مُعين
يَرجوا ما عِندِ الله في اعانَتِنا ، فَارْتَفعت اَصوات النِّساء بِالعَويل فَتَقَدَّم اِلي بابِ الْخَيمه و قال لِزينَبَ ناوِليني وَلَديَ الصَّغيرَ حَتّي اُوَدِّعه فَأخَذَه واَو ما اِلَيه لِيُقَبِّله فَرَماهُ حَرمَلهُ بنُ الكاهِلِ الاَسَدي لَعنَه الله تعالي بِسَهم فَوقع في نَحرِه فَذَبَحَهُ، فَقال لِزِيْنَب خُذيهِ ثُمَّ تَلَقّي الدَّمَ بِكَفَّيه فَلما اِمْتَلأتا رَمي بِالدَّمِ نَحْوَ السَّماءِ ثُم قالَ هَوَّن علي ما نَزَلَ بي اَنَّهُ بِعَين الله.

با به شهادت رسيدن جوانان بني هاشم وياران حضرت حسين عليه السلام، امام خود، با تمام وجود براي رزم با دشمن، به سويشان رفت در حا ليكه با نگ مي زد:آيا مدافعي هست كه از حرم رسول خدا صلي الله عليه وآله دفاع گند؟آيا موحدي هست كه به خا طرما از خدا بترسد؟ آيا فرياد رسي هست كه با اميد به خدا به فريادما برسد؟آيا ياوري هست كه با اميد به آنچه در نزد خداست به ياري ما بشتابد؟ در اين هنگام از ميان بانوان در خيمه شيوني بر خاست پس امام عليه السلام به كنار خيمه رفته وخطاب به زينب فرمود كودكم را بياور تا با او خدا حا فظي كنم
حضرت كودك را گرفت تا ببوسد در اين زمان حرمله بن كاهل اسدي لعنه الله عليه به سوي او انداخت تير به گلويش نشست وآن را بريد پس حضرت به زينب فرمود او را بگير. سپس خون را در هردودست جمع كرده و به سوي آسمان پاشيد وفرمود:آنچه بر من وارد آمد برايم آسان است، چون در محضر خدا است.
قالَ الْباقِرُ عَليه السلام : فَلَم يَسقُط مِن ذلكَ الدَّمِ قَطرَه الي الارض
حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود: كه قطره اي از آن خون بر زمين نيفتاد و
وقال اِبنُ نما: ثُم حَمَلَه فَوَضَعه مَعَ قَتلي اَهْلبَيته
سپس امام عليه السلام علي اصغر را برده ودر كنار شهداي بني هاشم قرار داده.

شهادت علي اصغر به روايت ابي مخنف

زمانيكه حضرت امام حسين (ع) با ام كلثوم در باره علي اصغر سخن مي گفت او عرض كرد قدري آب برايش تهيه كن
حضرت طفل را گرفت وسوي مردم بردوفرمود:شما برادرم و فرزندا نم ويارا نم را كشتيد وغير از اين طفل كسي با قي نمانده ، او مثل ما هي از آب جدا شده مي ماند شربتي از آب به وي بدهيد.
طفل از اين گوش تا آن گوش گلويش بريده شد آنگاه طفل را بر گرداندو خون بر سينه اش جاري بود، در خيمه گذاشت و مطالبي فرمود كه حاكي از شكايت مردم به خداوند متعال بود.
در زيارت ناحيه مقدسه، درباره اين كودك شهيد، آمده است: "السلام على عبد الله بن ‏الحسين، الطفل الرضيع، المرمى الصريع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح‏ بالسهم فى حجر ابيه، لعن الله راميه حرملة بن كاهل الاسدى‏". و در يكى از زيارتنامه‏ هاى ‏عاشورا آمده است:" و على ولدك على الاصغر الذى فجعت به"
منبع:بنياد دعبل خزاعي

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد