احكام نماز

مسأله 795: نماز مهم ترين اعمال دين است، اگر مورد قبول درگاه خداى متعال واقع شود، عبادتهاى ديگر نيز قبول مى شود و اگر پذيرفته نگردد، ديگر اعمال نيز قبول نمى شود و همان گونه كه اگر انسان، شبانه روزى پنج نوبت، در نهر آبى شستشو كند، چرك در بدنش نمى ماند، نمازهاى پنج گانه، انسان را از گناهان پاك مى سازد. و مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند، كسى كه نماز را سبك بشمارد، مانند كسى است كه نماز نمى خواند پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: « كسى كه به نماز اهميّت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است ». روزى آن حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد مسجد شد، مشغول نماز گرديد، ركوع و سجودش را كامل بجا نياورد، حضرت فرمودند: « اگر اين مرد، در حالى كه نمازش اين گونه است بميرد، بر دين من از دنيا نرفته است ». از اين رو

انسان بايد مراقب باشد با عجله و شتابزدگى، نماز نخواند و در حال نماز به ياد خدا، با خضوع، خشوع و وقار باشد و متوجّه باشد با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداى متعال بسيار كوچك و ناچيز ببيند و اگر انسان در هنگام نماز كاملا به اين مطلب توجّه كند از خود بى خبر مى شود، چنانكه در حال نماز تير را از پاى مبارك اميرمؤمنان على(عليه السلام) بيرون كشيدند و آن حضرت به درآوردن تير اعتنا نكردند به طورى كه گفته مى شود توجّه نداشتند. نمازگزار بايد توبه و استغفار نمايد، گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است، مانند: حسد، كبر، غيبت، خوردن حرام، آشاميدن مسكرات، ندادن خمس و زكات، بلكه هر گناهى را ترك كند. و همچنين سزاوار است كارهايى كه ثواب نماز را كم مى كند بجا نياورد، مثلا در حال خواب آلودگى، خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند و كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى كند بجا آورد، مثلا انگشتر عقيق به دست كند، لباس پاكيزه بپوشد، شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد.

 

 

نمازهاى واجب

مسأله 796: نمازهاى واجب شش قسم است، اوّل: نمازهاى يوميّه. دوم: نماز آيات. سوم: نماز ميّت. چهارم: نماز طواف واجب خانه خدا. پنجم: نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است. ششم: نمازى كه به جهت اجاره، نذر، قسم و عهد، واجب مى شود.

 

نمازهاى واجب يوميّه

مسأله 797: نمازهاى واجب يوميه، پنج نماز است: نماز ظهر و عصر، هر كدام چهار ركعت، نماز مغرب: سه ركعت، نماز عشا: چهار ركعت و نماز صبح: دو ركعت.

مسأله 798: در سفر بايد نمازهاى چهار ركعتى را، با شرايطى كه گفته مى شود دو ركعت خواند.

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 799: اگر چوب يا چيزى مانند آن را، به صورت عمودى در زمين هموار فرو برند، صبح كه خورشيد بيرون مى آيد سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هرچه آفتاب بالا مى آيد، اين سايه كم مى شود و در اين شهرها، اوّل ظهر شرعى، سايه به كمترين درجه مى رسد و ظهر كه گذشت، سايه آن به طرف مشرق برمى گردد و هرچه خورشيد، رو به مغرب مى رود، سايه زيادتر مى گردد، بنابراين وقتى سايه، به كمترين درجه رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت، معلوم مى شود ظهر شرعى شده است، امّا در بعضى شهرها مانند مكّه مكرّمه گاهى مواقع ظهر، سايه به كلّى از بين مى رود و بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است.

مسأله 800: چوب يا هرچيز ديگرى را كه براى معيّن كردن ظهر، به زمين فرو مى برند « شاخص » مى نامند.

مسأله 801: نماز ظهر و عصر، هركدام دارى وقت « مخصوص » و « مشترك » مى باشد، وقت مخصوص نماز ظهر: از اوّل ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، اگر كسى سهواً تمام نماز عصر را، در اين وقت بخواند نمازش باطل است. و وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عصر به مغرب وقت مانده باشد، اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند. و بين وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است، اگر كسى در اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحيح است و نماز عصر به شمار مى رود و بايد نماز ظهر را بعد از آن بجا آورد و بنابر احتياط نمازى را كه بجا مى آورد به نيّت « ما فى الذِمَّه » يعنى آنچه تكليف اوست، بخواند.

مسأله 802: اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، يعنى نيّت كند آنچه تا كنون خوانده ام و آنچه مشغولم و آنچه بعد مى خوانم همه نماز ظهر باشد. و بعد از تمام شدن نماز، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص ظهر باشد، آنچه را بجا آورده باطل است، در بين نماز بفهمد يا بعد از آن.

مسأله 803: در زمان حضور امام معصوم(عليه السلام) واجب است انسان در روز جمعه به جاى نماز ظهر، دو ركعت نماز جمعه، به صورتى كه بيان مى شود، بخواند ولى در اين زمان اگر نماز جمعه بخواند، بنابر احتياط مستحب نماز ظهر را نيز بجا آورد.

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 804: مغرب، هنگامى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود، از بالاى سر انسان بگذرد.

مسأله 805: نماز مغرب و عشا، هركدام وقت مخصوص و مشتركى دارند، وقت مخصوص نماز مغرب: از اوّل مغرب است، تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد. اگر مثلا مسافر تمام نماز عشا را سهواً در اين وقت بخواند نمازش باطل است. و وقت مخصوص نماز عشا براى شخص مختار: موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا، به نصف شب مانده باشد. اگر كسى عمداً تا اين موقع نماز مغرب را نخواند، بايد اوّل نماز عشا و بعد از آن، نماز مغرب را بخواند. و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشاست، اگر كسى در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن، بجا آورد.

مسأله 806: وقت مخصوص و مشترك كه در مسأله پيش گفته شد، براى اشخاص فرق مى كند، مثلا براى مسافر اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز، از اوّل ظهر بگذرد وقت مشترك مى شود و براى كسى كه مسافر نيست، بايد به اندازه خواندن چهار ركعت بگذرد.

مسأله 807: اگر پيش از خواندن نماز مغرب، سهواً مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده، چنانچه تمام آنچه خوانده، يا مقدارى از آن، در وقت مشترك بوده و به ركوع ركعت چهارم نرفته است، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند، سپس نماز عشا را بخواند و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته، بايد نماز را تمام كند و بعد، نماز مغرب را بخواند. امّا اگر تمام آنچه را كه خوانده در وقت مخصوص نماز مغرب بوده، نماز باطل است و بايد نماز مغرب و عشا را به ترتيب انجام دهد.

مسأله 808: آخر وقت نماز عشا براى شخص مختار نصف شب است. و شب از اوّل غروب تا اذان صبح حساب مى شود، نه اوّل آفتاب.

مسأله 809: آخر وقت نماز مغرب و عشا براى شخص مضطر، يا كسى كه فراموش كرده، يا خواب بوده و يا به جهت حيض نماز را تأخير انداخته، تا اذان صبح مى باشد.

مسأله 810: اگر از روى گناه، نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب، بايد تا قبل از اذان صبح، بدون نيّت ادا و قضا، بجا آورد.

وقت نماز صبح

مسأله 811: نزديك اذان صبح، از طرف مشرق سفيده اى كه آن را « فجر اوّل » مى گويند، رو به بالا حركت مى كند، موقعى كه آن سفيده پهن شد « فجر دوم » و اوّل وقت نماز صبح است. و آخر وقت نماز صبح هنگامى است كه آفتاب بيرون مى آيد.

 احكام وقت نماز

مسأله 812: موقعى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه يقين كند، وقت آن داخل شده است، يا دو مرد عادل يا يك نفر ثقه، يعنى كسى كه مورد اطمينان است به داخل شدن وقت خبر دهد.

مسأله 813: اگر بر اثر ابر، يا غبار يا نابينايى و يا بودن در زندان، نتواند اوّل وقت نماز، به داخل شدن وقت يقين كند، بايد نماز را تأخير بيندازد تا يقين كند وقت داخل شده است.

مسأله 814: اگر دو مرد عادل، به داخل شدن وقت خبر دهند، يا انسان يقين كند وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز، بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده، يا بعد از نماز بفهمد در بين نماز، وقت داخل شده، نماز او صحيح است.

مسأله 815: اگر انسان متوجّه نباشد كه بايد با يقين به داخل شدن وقت، مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد نماز را در وقت خوانده، نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده، يا نفهمد در وقت خوانده يا پيش از وقت، نمازش باطل است، بلكه بنابر احتياط اگر بعد از نماز بفهمد در بين نماز، وقت داخل شده، بايد دوباره آن نماز را بخواند.

مسأله 816: اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او اشكال دارد، ولى اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت شده و شك كند آنچه را كه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه، نمازش صحيح است.

مسأله 817: اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه با بجا آوردن بعضى از كارهاى مستحب، مقدارى از نماز، بعد از وقت خوانده مى شود، بايد آن مستحب را بجا نياورد، مثلا اگر با خواندن قنوت، مقدارى از نماز، بعد از وقت خوانده مى شود، بايد قنوت نخواند.

مسأله 818: كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

مسأله 819: كسى كه مسافر نيست، اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند. و همچنين اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت باشد بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعداً نماز مغرب را قضا نمايد، مگر مضطر باشد كه تا اذان صبح وقت دارد.

مسأله 820: كسى كه مسافر است اگر تا مغرب، به اندازه خواندن سه ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا نمايد. و اگر شخص مختار تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعداً نماز مغرب را قضا نمايد و چنانچه بعد از خواندن نماز عشا، معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر به نصف شب وقت مانده است، بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت ادا بجا آورد.



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد