در اينجا براى اين كه بدانيم گريه بر سيدالشهدا عليه السلام چگونه
گريهاى است و چه تأثيرات و بركاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است كه اشارهاى
به انواع گريه كنيم تا بعد از آن، نوع گريه بر آن حضرت برايمان معلوم
گردد.
امام باقر عليه السلام فرمود: «هر مؤمنى كه در سوگ حسين عليه السلام اشك
ديده ريزد، به حدى كه بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را ساليان سال در غرفههاى
بهشت مسكن مىدهد.»
1- گريه طفوليت: زندگى انسان با گريه شروع مىشود كه همان گريه، نشانه
سلامت و تندرستى نوزاد است، و در واقع گريه در آن زمان، زبان طفل است
.
2- گريه شوق: مانند گريه مادرى كه از ديدن فرزند گمشده خويش پس از چندين
سال سرداده مىشود . و اين گريهاى است كه از روى هيجان و احياناً جهت سرور و شادى
به انسان دست مىدهد.
3- گريه عاطفى و محبت: محبت از عواطف اصيل انسانى است كه با گريه انس
ديرينه دارد. مثلاً محبت حقيقى به خداوند حسن آفرين است و براى قرب به او بايد اشك
محبت ريخت.
4- گريه معرفت و خشيت: انجام عبادات خالصانه و تفكر در عظمت آفرينش و
كبريايى خداوند، و همچنين اهميت تكاليف و مسئوليتهاى انسانى باعث مىگردد كه نوع
خاصى از خوف، در درون انسان ايجاد شود و اين خوف، خوفى است كه از روى معرفت به
خداوند و تهذيب نفس به دست مىآيد كه «خشيت» ناميده مىشود.
5- گريه ندامت: از عوامل اندوهزدايى كه منجر به گريه مىگردد، محاسبه
نفس و حسابرسى شخصى است، و همين حسابرسى باعث مىشود كه انسان به گذشته خود فكر كند
و با حسابرسى، جبران كوتاهى و خطاها را بكند و اشك حسرت و ندامت از چشمانش جارى
نمايد، اين گريه، نتيجه توبه و بازگشت به خداست.
اشك ميغلتد به مژگانم به جرم رو سياهى اى پناه بى پناهان، مو سپيد
روسياهم
روز و شب از ديدگان اشك پشيمانى فشانم تا بشويم شايد از اشك پشيمانى
گناهم
6- گريه پيوند با هدف:گاهى قطرههاى اشك انسان، پيام آور هدفهاست. گريه
بر شهيد از اين نوع گريه است. گريه بر شهيد خوى حماسه را در انسان زنده مىكند و
گريستن بر سيدالشهدا عليه السلام خوى حسينى را در انسان احيا مىكند، و خوى حسينى
چنان است كه نه ستم مىكند و نه ستم مىپذيرد. آن كسى كه با شنيدن حادثه كربلا قطره
اشكى از درون دل بيرون مىفرستد، صادقانه اين پيوند با هدف والاى سيدالشهدا عليه
السلام را بيان مىكند.
7- گريه ذلت و شكست:گريه افراد ضعيف و ناتوانى كه از رسيدن به اهداف خود
ماندهاند و روح و شهامتى براى پيشرفت در خود نمىبينند.
با ذكر اين مطلب، حال بايد بررسى كرد كه گريه بر حسين عليه السلام از چه
نوع گريه است. هر كس با اندك توجهى خواهد دانست كه گريه بر حسين عليه السلام گريه
محبت است، آن محبتى كه در دلهاى عاشقانش به ثبت رسيده است. گريه بر او، گريه شوق
است، زيرا قسمت زيادى از حماسههاى كربلا، شوق آفرين و شورانگيز است و به دنبال آن
سيلاب اشك شوق به خاطر آن همه رشادت، فداكارى، شجاعت و سخنرانيهاى آتشين مردان و
زنان به ظاهر اسير، از ديدگان شنونده سرازير مىگردد و نيز گريه معرفت و پيوند با
هدف متعالى و انسان ساز او است؛ و به تعبير امام خمينى(ره) گريه سياسى است كه
فرمود: «ما ملت گريه سياسى هستيم، ما ملتى هستيم كه با همين اشكها، سيل جريان
مىدهيم و سدهايى را كه در مقابل اسلام ايستاده است خرد
مىكنيم.»
هزار سال فزون شد ز وقعه عاشورا
ولى ز تعزيه هر روز، روز عاشوراست
هيهات كه گريه بر حسين عليه السلام گريه ذلت و شكست باشد، بلكه گريه
پيوند با سرچشمه عزت است، گريه امت نيست، كه گويا است، گريه سرد كننده نيست، كه
حرارت بخش است، گريه بزدلان نيست، كه گريه شجاعان است، گريه يأس و نااميدى نيست كه
گريه اميد است، و بالاخره گريه معرفت است و گريه معرفت در عزاى حسين عليه السلام از
انحراف و تحريف در قيام آن حضرت جلوگيرى مىكند و شايد به همين جهت باشد كه در
فضيلت گريه بر سيدالشهدا عليه السلام روايات متعددى وارد شده است. از آن جمله،
روايتى است كه امام صادق عليه السلام فرمود: «گريه و بىتابى در هر مصيبت براى بنده
مكروه است، مگر گريه بر حسين بن على عليه السلام كه اجر و ثواب نيز
دارد.»(1)
گريه و عزادارى براى سيدالشهدا عليه السلام داراى آثار و بركات مهمى است
كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
حفظ رمز نهضت حسينى
از ارزندهترين آثار و بركات مجالس عزادارى و گريه بر ابى عبدالله حسين
عليه السلام حفظ رمز نهضت حسينى است.
به راستى؛ چرا در دوران منحوس سلاطين و پادشاهان جور از برپايى مجالس
عزاى اهلبيت عليهم السلام به خصوص سالار شهيدان جلوگيرى مىشد؟ آيا نه اين است كه
عزاى حسينى و امامان شيعه، سبب مىشود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى،
مردم را از ظلمهاى حكومتها آگاهى دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه امر به معروف و
نهى از منكر است به اطلاع مردم برسد؟
آرى، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههايى است كه به بهترين روش و
زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده مىكند و جاهلان و
بىخبران را از خواب سنگين غفلت بيدار مىسازد و نيز در اين مجالس است كه مردم،
ديانت را همراه با سياست، از مكتب حسين بن على عليه السلام
مىآموزند.
رسول اكرم صلي الله عليه و آله به فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: «هر
چشمى در روز قيامت گريان است مگر چشمى كه براى مصائب حسين عليه السلام گريه كرده
باشد، چنين كسى در قيامت خندان و شادان به نعمتهاى بهشتى
است.»
گريه بر سيدالشهدا عليه السلام و تشكيل مجالس عزاى حسينى نه تنها اساس
مكتب را حفظ مىكند، بلكه باعث مىگردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين
تربيت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش
يابند.
كدام اجتماعى است كه در عالم چنين اثرى را از خود بروز داده باشد؟ كدام
حادثهاى است مانند حادثه جانسوز كربلا كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر
خود را در جامعه بشريت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروى و تبعيت از
آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم عزادارى حافظ و زنده
نگهدارنده نهضت مقدس امام حسين عليه السلام و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقاى آن
است .
تشكيل مجالس عزادارى حسين، نه تنها اساس مكتب را حفظ كرده و مىكند بلكه
به علاوه سبب آن گرديد كه شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين تربيت اسلامى
برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش يابند.
«موريس دوكبرى» مىنويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را مىدانستند
و درك مىكردند كه عاشورا چه روزى است، اين عزادارى را مجنونانه نمىپنداشتند. زيرا
پيروان حسين به واسطه عزادارى حسين مىدانند كه پستى و زير دستى و استعمار را نبايد
قبول كنند. زيرا شعار پيشرو و آقاى آنان تن به زير بار ظلم و ستم ندادن
است.
قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسين نشان مىدهد كه چه نكات دقيق و
حيات بخشى مطرح مىشود، در مجالس عزادارى حسين گفته مىشود كه حسين عليه السلام
براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت
و زير بار استعمار و ماجراجويى يزيد نرفت؛ پس بياييد، ما هم شيوه او را سرمشق قرار
داده از زير دستى استعمار گرايان خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت
ترجيح دهيم...»(2)
ازدياد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزى كه از دل سوخته عاشقان سيدالشهدا عليه السلام به چشم سرايت كرده و
از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مىشود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به
خاندان وحى و رسالت را مىرساند و اين عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدياد محبت
دارد.
گريه بر حضرت سيدالشهدا عليه السلام از مواردى است كه هيچ انسانى از فرط
دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و اين
گريه و بيقرارى، علاوه بر ازدياد محبت و مهر و مودت، موجب كثرت تنفر و بيزارى از
دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران اين خانواده از دشمنان ايشان
مىگردد.
گريه با آگاهى و معرفت بر امام حسين عليه السلام، در واقع، اعلام انزجار
از قاتلان اوست و اين تبرى از آثار برجسته گريه بر امام حسين عليه السلام است زيرا
مردم به ويژه افرادى كه داراى شخصيت هستند از گريه كردن در برابر حوادث تا سر حد
امكان امتناع مىورزند، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گريه
كردن مخصوصاً در برابر چشم ديگران نيستند، اين گريه و عزادارى ابراز كمال تنفر در
برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پايمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تكيه زدن بر مسند
حكومت آنان مىباشد.
آشنايى با حقيقت دين و نشر آن
يكى ديگر از آثار و بركات مجالس عزادارى سيدالشهدا عليه السلام اين است
كه مردم در سايه مراسم عزادارى به حقيقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبليغات وسيع و
گستردهاى كه همراه با اين مراسم انجام مىگيرد، آگاهى توده مردم بيشتر شده و
ارتباطشان با دين حنيف محكمتر و قويتر مىگردد. چه اين كه قرآن و عترت دو وزنه
نفيسى هستند كه هرگز از يكديگر جدا نمىشوند و اين آگاهى در اقامه ماتم و مراسم
سوگوارى عترت رسول اكرم صلي الله عليه و آله به خصوص امام حسين عليه السلام به آحاد
مردم داده خواهد شد.
آمرزش گناهان
ريان بن شبيب از امام رضا عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «اى پسر
شبيب، اگر بر حسين عليه السلام گريه كنى تا آن كه اشك چشمت بر صورتت جارى شود،
خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم يا زياد تو را
مىآمرزد.»(3)
و نيز فرمود: «گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين عليه السلام گريه
كنند، زيرا گريستن براى او گناهان بزرگ را فرو مىريزد.»(4)
سكونت در بهشت
امام باقر عليه السلام فرمود: «هر مؤمنى كه در سوگ حسين عليه السلام اشك
ديده ريزد، به حدى كه بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را ساليان سال در غرفههاى
بهشت مسكن مىدهد.»(5)
و نيز امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كس درباره حسين عليه السلام
شعرى بخواند و گريه نمايد و يك نفر را بگرياند، بهشت براى هر دوى آنها نوشته
مىشود. كسى كه حسين عليه السلام نزد او ذكر شود و از چشمش به مقدار بال مگسى اشك
آيد، اجر او نزد خداست و براى او جز به بهشت راضى نخواهد
شد.»(6)
و نيز فرمود: «هر كس كه در عزاى حسين عليه السلام بگريد يا ديگرى را
بگرياند و يا آن كه خود را به حالت گريه و عزا درآورد، بهشت بر او واجب
مىشود.»(7)
شفا يافتن
يكى ديگر از آثار و بركات مجالس عزادارى حضرت سيدالشهدا عليه السلام شفا
گرفتن است. به طورى كه بارها ديدهايم و شنيدهايم كه بعضى از عزاداران و گريه
كنندگان بر حسين عليه السلام شفا گرفتهاند.
نقل است كه مرجع بزرگ شيعه مرحوم آية الله العظمى بروجردى در سن نود
سالگى داراى چشمانى سالم بودند كه بدون عينك خطوط ريز را هم مىخواندند و
مىفرمودند: اين نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابى عبدالله الحسين عليه السلام
هستم: و قضيه را چنين نقل مىفرمودند:
در يكى از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجيبى مبتلا شدم كه بسيار
مرا نگران ساخته بود. معالجه پزشكان فايدهاى نكرد و درد چشم هر روز بيشتر و
ناراحتى من افزونتر مىگرديد، تا اين كه ايام محرم شد. در ايام محرم آية الله فقيد،
دهه اول را روضه داشتند و دستههاى مختلف هم در اين عزادارى شركت مىكردند. يكى از
دستههايى كه روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هيئت گِلگيرها» است كه نوعاً
سادات و اهل علم و محترمين هستند، در حالى كه هر يك حوله سفيدى به كمر بستهاند، سر
و سينه خود را گل آلود كرده و به طور بسيار رقت بار و مهيج و در عين حال با سوز و
گداز فراوان و ذكرى جانسوز آن روز را تا ظهر عزادارى مىكنند. آقا
فرمودند:
«هنگامى كه اين دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود اين هيئت
هيجان عجيبى به خود گرفته بود من هم در گوشهاى نشسته و آهسته آهسته اشك مىريختم و
در اين بين هم مقدارى گِل از روى پاى يكى از همين افراد گلگير برداشته و بر روى
چشمهاى ملتهب و ناراحتم كشيدم، و به بركت همين توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه
بر اين كه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بينايى كامل برخوردارم، و به بركت حضرت
امام حسين عليه السلام احتياج به عينك هم ندارم.» با اين كه همه قواى جسمانى ايشان
تحليل رفته بود با اين وجود تا آخرين ساعات زندگانى از بينايى كامل برخوردار
بودند.
گريه كننده بر حسين، در قيامت گريان نيست
رسول اكرم صلي الله عليه و آله به فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: «هر
چشمى در روز قيامت گريان است مگر چشمى كه براى مصائب حسين عليه السلام گريه كرده
باشد، چنين كسى در قيامت خندان و شادان به نعمتهاى بهشتى
است.»(8)
آن روز ديدهها همه گريان شود ز هول جز چشم گريه كرده به سوگ و عزاى
او
امان از سكرات موت و آتش دوزخ
مسمع گويد: حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: آيا متذكر مىشوى با حسين
چه كردند؟ عرض كردم: آرى، فرمود: آيا جزع و گريه مىكنى؟ گفتم: آرى، به خدا سوگند
گريه مىكنم و آثار غم و اندوه در صورتم ظاهر مىشود حضرت فرمود: «خدا اشك چشمت را
رحمت كند. آگاه باش كه تو از آن اشخاصى هستى كه از اهل جزع براى ما شمرده مىشوند،
به شادى ما شاد و به حزن ما محزون و اندوهناك مىگردند. آگاه باش كه به زودى هنگام
مرگ، پدرانم را بر بالين خود حاضر مىبينى، در حالى كه به تو توجه كرده و ملكالموت
را درباره تو بشارت مىدهند، و خواهى ديد كه ملك الموت در آن هنگام از هر مادر
مهربان به فرزندش، مهربانتر است.» سپس فرمود: «كسى كه بر ما اهلبيت به خاطر رحمت و
مصائب وارده بر ما گريه كند، رحمت خدا شامل او مىشود قبل از اين كه اشكى از چشمش
خارج گردد؛ پس زمانى كه اشك چشمش بر صورت جارى شود اگر قطرهاى از آن در جهنم
بريزد، حرارت آن را خاموش كند، و هيچ چشمى نيست كه گريه كند بر ما مگر آن كه با نظر
كردن به كوثر و سيراب شدن با دوستان، خوشوقت مىگردد.»(9)
با توجه به اين روايت شريف بايد گفت: جايى كه آتش جهنم كه قابل مقايسه
با آتش دنيا نيست و به وسيله گريه بر حسين عليه السلام خاموش و برد و سلام گردد، پس
اگر در موردى، آتش ضعيف دنيا عزادار حسينى را نسوزاند جاى تعجب نيست
.
واقعهاي عجيب
سيد جليل مرحوم دكتر اسماعيل مجاب(داندانساز) عجايبى از ايام مجاورت در
هندوستان كه مشاهده كرده بود نقل مىكرد، از آن جمله مىگفت: عدهاى از بازرگانان
هندو (بت پرست) به حضرت سيدالشهدا عليهالسلام معتقد و علاقهمندند و براى بركت
مالشان با آن حضرت شركت مىكنند، يعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت
صرف مىكنند. بعضى از آنها روز عاشورا به وسيله شيعيان، شربت و پالوده و بستنى درست
كرده و خود به حال عزا ايستاده و به عزاداران مىدهند، و بعضى آن مبلغى كه راجع به
آن حضرت است را به شيعيان مىدهند تا در مراكز عزادارى صرف
نمايند.
يكى از آنان را عادت چنين بود كه همراه سينه زنها حركت مىكرد و با
آنها به سينه زدن مشغول مىشد. وقتى از دنيا رفت، بنا به مرسوم مذهبى خودشان، بدنش
را با آتش سوزانيدند تا تمام بدنش خاكستر شد جز دست راست و قطعهاى از سينهاش كه
آتش، آن دو عضو را نسوزانيده بود.
بستگان آن دو عضو را آوردند نزد قبرستان شيعيان و گفتند: «اين دو عضو
راجع به حسين شماست.»(10)
تأثير شعر سرودن در عزاى حسينى
امام صادق عليه السلام فرمود: «كسى نيست كه براى حسين عليه السلام شعرى
بسرايد و گريه كند يا بگرياند مگر اين كه خداوند بهشت را بر او واجب كرده و گناهانش
را مىآمرزد.»(11)
- شنبه ۲۶ دی ۹۴ ۲۱:۲۰ ۳ بازديد
- ۰ نظر