اصول دين درنزد شيعه / توحيد / نبوت / معاد / عدل / امامت /
فروع دين در نزد شيعه / نماز / روزه / حج / زكات / خمس / جهاد / تولي / تبري / امربه معروف / نهي ازمنكر
اصول دين: پايههاي اعتقادي دين است كه نخست بايد به آنها ايمان آورد و سپس به فروعي كه از آن برخواسته است پايبند بود. اصول دين مربوط به اعتقاد است و اعتقاد به اصول دين بايد از روي تحقيق باشد، نه تقليد.كسي كه به اصول دين اعتقاد ندارد، از دين بيرون است.
اصول دين در نزد شيعه: 1- توحيد. 2- نبوت. 3- معاد. 4- عدل. 5- امامت.
توحيد: توحيد به معناي يكتاپرستي، مهمترين اصل اعتقادي اسلام است. از ديدگاه اسلامي توحيد در معناي وسيع كلمه تنها به معني باور داشتن نيست و به معني اطاعت و تسليم شدن فقط در برابر خدا نيز است، كه از آن تعبير به توحيد عبادي يا توحيد در عبادت ميشود. توحيد يكتاپرستي با خلوص است. به اين معني كه از هر گونه شرك (به معني شريك ساختن در وحدانيت خدا) و كفر (به معني انكار خدا كه خالق همه مي باشد) مبرا باشد. توحيد در اسلام به معناي آن است كه "هيچ خدايي جز الله نيست" و اين مسأله ركن اعتقادات ديني مسلمانان است و شهادت بدان شرط مسلماني است. در قرآن سورهاي در توضيح توحيد و به نام "توحيد" هست و متن آن چنين است: (به نام خداوند بخشنده مهربان. بگو خدا يكتاست. خدا بي نياز است. نزاييده و زاييده نشده. و هيچ كس همتاي او نيست - بسم الله الرحمن الرحيم. قُل هو اللهُ احدٌ. اللهُ الصَمَدُ. لم يَلِد و لم يولَد. و لم يكن له كُفواً احد). همچنين طبق بيان قرآن، توحيد به اين معناست كه هيچ چيز مثل او نيست. بنابراين خداوند در اسلام قابل تجسم و تمثل نيست. در قرآن آيات بسياري به توضيح توحيد پرداخته شده و برخي از مهمترين اين آيات عبارتاند از: 1- آية الكرسي، سوره بقره، آيه ۲۵۵. 2- آيه نور، سوره نور، آيه ۳۵. 3- سوره آل عمران، آيه ۱۸، ۲۶ و ۲۷. امام علي (ع) در خطبه اول نهج البلاغه، يكتاپرستي را چنين توضيح ميدهد: نخستين پايه دين شناخت او[خدا]ست، و كمال شناخت او راست دانستن (تصديق) اوست، و كمال راست دانستن او يگانه دانستن اوست، و كمال يگانه دانستن او اخلاص براي اوست، و كمال اخلاص براي او نفي چگونگي (صفات) از اوست. زيرا هر صفتي گواه آن است، كه غير موصوف است و هر موصوفي گواه آن است كه غير صفت است. پس هر كس خداي منزه را وصف كرد براي او همتايي قرار داد، و هر كس براي او همتايي قرار داد او را دو پنداشت، و هر كس او را دو پنداشت او را بخش بخش كرد، و هر كس او را بخش بخش كرد، پس او را نشناخت، و هر كس او را نشناخت، به سويش اشاره كرد، و هر كس به او اشاره كرد پس او را محدود كرد، و هر كس او را محدود كرد، پس او را شمرد ... .
نبوت: باور به اينكه خدا براي ابلاغ سخن خود به انسان پيامبراني را از ميان خود آنها برگزيدهاست، اصل نَبُوّت نام دارد. مسلمانان بر اين باورند كه آخرين پيامآور خدا محمد ابن عبدالله است و عدم اعتقاد به خاتميت محمد، نامسلماني است و اين موضوع نامنطبق بر نص قرآن است.
معاد: معاد واژه اي عربي است به معناي رستاخيز يا دوباره برخاستن (پس از مرگ) يعني روزي همه مكلفان براي بازخواست و حساب در پيشگاه الهي گرد هم ميآيند و هر كس به پاداش و كيفر خويش ميرسد. معاد از ديدگاه قرآن به صورت هاي زير بيان شده است: 1- باطن هر كس در اين دنيا، عين ظاهر در آخرت است. 2- در روز قيامت نفس را مؤاخذه مي شود و نه قواي نفس. به همين خاطر نفس به قواي خود مي پرسد كه چرا بر عليه من شهادت مي دهيد و اعضاي او پاسخ مي دهند كه خداوند ما را به نطق واداشته است. 3- نظام آخرت كاملترين نظام امكاني است كه هر كس به حسب گنجايش وجودي خود هر چه را اراده نمايد و بخواهد بي درنگ و بدون شرط به وجود خواهد آمد. فلسفه معاد از نظر اسلام عبارت است از تجلي كردن نفس با تمام آنچه در درون خود داشته است، يعني آنچه در زمين وجودت كاشتي قيام ميكند. در قيامت نوشتههاي نفس به اسم شريف "الحي" حيات مييابند. هر كس زرع و زارع و مزرعه خويش است؛ به عبارت ديگر مهمان سفره خود است. بسياري از آنچه در آخرت به انسان روي ميآورد، بروز و ظهور صفات و ملكاتي هستند كه انسان در مزرعه وجود خويش كاشته است. جزا در طول علم و عمل بلكه نفس علم و عمل است. لاجرم قيامت هر كسي برپا شدهاست و هر كس بهشت يا دوزخ خود است. هر كس با ادراكات و افكار و اقوال و اعمالش سازنده خود است و ادراكات او عين هويت و ذات او ميگردند.
عدل: به معناي آن است كه افعال خداوند متعال از سر دادگري و شايستگي است و به هيچ كس ستم نميكند و هر چيزي را در جاي خويش نگه ميدارد و با هر موجودي، چنانكه شايستهاست رفتار ميكند. به عبارت ديگر عدل به معناي قضاوت و پاداش به حق ميباشد، يعني خداوند هيچ عملي را هرچند ناچيز و كوچك باشد از هيچ كس ضايع نكرده و بي اجر و پاداش نميگذارد و بدون تبعيض به هر كس جزاي عملش را خواهد داد. در قرآن كريم، سوره زلزال آيه هفتم آمده است: "فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره" يعني: "پس هر كس ذرهاي كار خوب انجام دهد آن را خواهد ديد و هر كس ذرهاي كار بد بكند آن را خواهد ديد".
امامت: امامت يكي از اصول باور شيعيان است، كه به جهت اهميت آن شيعيان دوازده امامي خود را اماميه ميخوانند. امامت بدين معناست كه پس از پيامبر اسلام دوازده امام معصوم منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعالاند. شيعيان با استناد به حديث نبوي: ("من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميتة جاهلية" ؛ "هر كس بميرد در حالي كه امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مردهاست")، شناخت امام را شرط قبول اسلام نزد پروردگار ميدانند. شيعيان با استناد به حديث جابر و برخي احاديث ديگر معتقدند، ائمه ۱۲ فرد كاملاً مشخص هستند، كه از جانب خدا و از زمان پيامبر با اسم معرفي شدهاند. اين افراد عبارتاند از: ۱- امام علي (ع) (امير المومنين). 2- امام حسن (ع) (مجتبي). ۳- امام حسين (ع) (سيد الشهداء). ۴- امام علي (ع) پسر حسين (سجاد). ۵- امام محمد (ع) پسر علي (باقر). ۶- امام جعفر (ع) پسر محمد (صادق). ۷- امام موسي (ع) پسر جعفر (كاظم). ۸- امام علي (ع) پسر موسي (رضا). ۹- امام محمد (ع) پسر علي (جواد). ۱۰- امام علي (ع) پسر محمد (هادي). ۱۱- امام حسن (ع) پسر علي (عسگري). ۱۲- امام حجت (ع) پسر حسن (مهدي) ملقب به قائم، به اعتقاد شيعيان او زنده و حاضر است، ولي در دوران غيبت ظاهر نيست.
فروع دين: فروع دين مربوط به عمل است و تكاليف ديني است كه بايد مسلمان شيعه با تقليد از فتواهاي مجتهد جامع الشرايط انجام دهد.
فروع دين در نزد شيعه: 1- نماز. 2- روزه. 3- حج. 4- زكات. 5- خمس. 6- جهاد. 7- تولي. 8- تبري. 9- امر به معروف. 10- نهي از منكر.
نماز: واژه نماز، واژهاي پارسي است كه ايرانيان براي واژه "صلاة" عربي به كار بردند. واژه نماز، نام واژهاي از فعل نميدن فارسي به معني تعظيمكردن است. اين واژه به معناي خم شدن و سرفرودآوري براي ستايش و احترام است. اين عبادت در شبانهروز در پنج نوبت (۱۷ ركعت) رو به قبلهٔ مسلمانان (كعبه در مكه) بصورت فردي (فرادي) يا گروهي (نماز جماعت) برگزار ميشود. در اين عبادت در ركعتهاي اول و دوم دو سوره از قرآن كه يكي از آنها سوره حمد و ديگري معمولاً سوره كوتاهي مثل سوره توحيد است و در ركعتهاي بعدي تعدادي ذكر به زبان عربي خوانده ميشود.
روزه: روزه به معني خودداري از خوردن خوراك و نوشيدن مايعات براي دوره مشخصي است. روزه در اسلام عبادتي است كه انسان براي انجام فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب از چيزهايي كه روزه را باطل مي كنند، خودداري نمايد. در اسلام روزه در ماه مبارك رمضان (ماه نهم تقويم قمري) بر مسلمانان واجب شده است و حكم آن در آيات ۱۸۲ تا ۱۸۷ سوره بقره آمدهاست كه در آن خداوند مي فرمايد: "اي كساني كه ايمان آورده ايد، روزه بر شما واجب شده همان طور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، شايد با تقوا شويد". پس فايده روزه از نظر خداوند تقوا است و آن خود سودي است كه عايد خود شما مي شود. هر كه بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند كمال و روحانيت ارتقاء يابد، اولين چيزي كه لازم است بدان ملتزم شود، اين است كه از افسار گسيختگي خود جلوگيري كند و بدون هيچ قيد و شرطي سرگرم لذت هاي جسمي و شهوات بدني نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگي مادي را هدف بپندارد. و سخن كوتاه اينكه از هر چيزي كه او را از خداوند مشغول مي دارد بپرهيزد. و اين تقوايي كه قرآن به اشاره مي كند تنها از راه روزه و خودداري از شهوات بدست مي آيد كه اگر مدتي از آنها پرهيز كنند به تدريج نيروي خويشتن داري از گناهان در آنان قوت مي يابد و نيز به تدريج بر اراده خود مسلط مي شوند و آن وقت در برابر هر گناهي عنان اختيار از كف نمي دهند و در تقرب به خداوند متعال دچار سستي نمي گردند.
حج: حج يكي از مهمترين آيينهاي ديني اسلام است. مسلمانان با داشتن شرايطي مكلفند در دهه اول ماه ذيالحجه به شهر مكه در عربستان سعودي رفته و مجموعهاي از اعمال نيايشي را بجا آورند. حج تقريباً براي تأييد و تثبيت عادات قومي عرب مقرر شدهاست. تمام مناسك حج و عمره، احرام، لثم و لمس حجرالاسود، سعي بين صفا و مروه، وقفه در عرفات و رمي جمره، همگي پيش از اسلام متداول بود و تنها بعضي تعديلات در حج اسلامي نسبت به پيش از اسلام روي دادهاست. اعراب قبل از اسلام هنگام طواف «لبيك يا لات»، «لبيك يا عزي» و «لبيك يا منات» ميگفتند و هر قومي بت خود را ميخواندو در اسلام، «اللهم» جاي بتها را گرفت و آن عبارت بدين شكل تغيير كرد: لبيك اللهم لبيك. عربها صيد را در ماه حج حرام ميدانستند. پيامبر اسلام حرمت صيد را مخصوص ايام حج و هنگام احرام مقرر كرد. عربها گاهي لخت به طواف كعبه ميپرداختند. اسلام آن را منع كرد و همان پوشيدن لباس دوخته نشده را مقرر كرد. عرب از خوردن گوشت قرباني اكراه داشت. و پيامبر اسلام آن را مجاز ساخت. مشهور است كه مسلمانان پس از فتح مكه و برانداختن بتهاي قريش از سعي بين صفا و مروه اكراه داشتند زيرا قبل از اسلام بر اين دو كوه دو بت سنگي قرار داشت كه حاجيان و زائران دوره جاهليت سعي بين صفا و مروه را براي نزديك شدن به آنها و دست كشيدن و بوسيدن آنها مسب تبرك ميكردند. ولي پيامبر اسلام سعي بين صفا و مروه را مجاز كرد و خدا در آيه ۱۵۸ سوره بقره، آن را از شعائر الله قرار داد.
زكات: زكات از دستورات اسلامي است و در مورد چيزهايي وضع شده كه انسان آنها را با كمك طبيعت به وجود ميآورد، آن هم طبيعت سهل و ساده؛ يعني انسان به نسبت كار كمي انجام ميدهد و طبيعت كار بيشتر را انجام ميدهد و محصول را رايگان در اختيار انسان ميگذارد. مثلاً گندم كه انسان بوجود ميآورد در قسمت كمي، فكر و عمل او دخالت دارد و قسمت بيشتر فعاليت طبيعت است. از اينرو اسلام به انسان ميگويد اينجا كه از سخاوت طبيعت استفاده ميكني مقداري از آن را بايد در راههاي ديگر بدهي. در قرآن كريم در اكثر موارد پرداخت زكات در كنار برپايي نماز آمدهاست، كه بيانگر اهميت اين حكم ميباشد. زكات مخصوص اسلام نيست، بلكه در اديان پيشين نيز بودهاست. زكات و نماز از مشتركات همه اديان آسماني است. مرحوم علاّمه طباطبايي در مبحثي پيرامون زكات ميفرمايد: "هر چند قوانين اجتماعي به صورت كاملي كه اسلام آورده، سابقه نداشته، لكن اصل آن ابتكار اسلام نبودهاست. زيرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمييافت. لذا در آيينهاي آسماني قبل از اسلام و قوانين روم قديم، جسته و گريخته چيزهايي درباره اداره اجتماع ديده ميشود و ميتوان گفت كه هيچ قومي در هيچ عصري نبوده، مگر آن كه در آن حقوقي مالي براي اداره جامعه رعايت مي شده است. زيرا جامعه هر جور كه بود در قيام و رشدش نيازمند هزينه مالي بودهاست.
خمس: خمس و زكات از ماليات هاي اسلامي هستند كه به منظور رفع مشكلات مالي امت اسلامي و توزيع عادلانه ثروت و تقويت بنيه مالي حكومت اسلامي وضع شده است. ميان خمس و زكات اين تفاوت مهم وجود دارد كه زكات جزء اموال عمومي جامعه اسلامي محسوب مي شود، لذا مصارف آن عموماً در همين قسمت مي باشد، ولي خمس از ماليات هايي است كه مربوط به حكومت اسلامي است، يعني مخارج دستگاه حكومت اسلامي و گردانندگان اين دستگاه از آن تأمين مي شود. محروم بودن سادات از دستيابي به زكات در حقيقت براي دور نگه داشتن خويشاوندان پيامبر از اين قسمت است تا بهانه اي به دست مخالفان نيافتد كه پيامبر خويشان خود را بر اموال عمومي مسلط ساخته است، ولي از سوي ديگر نيازمندان سادات نيز بايد از طريقي تأمين شوند. در حقيقت خمس نه تنها يك امتياز براي سادات نيست، بلكه يك نوع كنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و به خاطر اين كه هيچ گونه سوء ظني توليد نشود، مي باشد. طبق فتواهاي مراجع تقليد، خمس به دو سهم تقسيم ميشود كه يكي سهم سادات فقير، يتيم و در راه درماندهاست و ديگري سهم امام زمان كه هر دو سهم بايد به مرجع تقليد يا نماينده وي داده شود، مگر آنكه از ايشان اجازه گرفته و در راهي مصرف شود كه آنها اجازه ميدهند. طبق فتواي آقاي خامنهاي در رساله اجوبه هر دو سهم در حال حاضر براي اداره حوزههاي علميه مورد نياز است. همچنين ساداتي (سيدها) مشمول خمس ميشوند كه طبق فتواي آقاي صانعي دوازده امامي باشد و طبق فتواي آقاي خامنهاي ملاك ترتب آثار و احكام شرعي سيادت، انتساب به حضرت محمد (ص) (پيامبر اسلام) از طرف پدر است.
جهاد: واژه جهاد از ريشه جهد به معني كوشش و مبارزه و فعاليت است. اين كوشش و مبارزه ميتواند در عرصههاي گوناگوني صورت گيرد از جمله كوشش در مبارزه با اميال دروني (جهاد اكبر) يا كوشش و مبارزه در راه دفاع از دين اسلام يا گسترش قلمرو اسلام (جهاد اصغر). جهاد يكي از فروع دين و از واجبات اسلامي است. جهاد يعني جنگيدن در راه خدا و كشته شدن در اين راه را شهيد مي نامند. جهاد و شهادت بسيار به هم شبيه هستند. كلمه جهاد حدود 108 بار در قرآن آمده است.
تولي: تَولّي (به عربي تولّي) به معناي دوست داشتن اهل بيت و محبت آنها را در دل داشتن است.
تبري: تبري (به عربي تبرأ) به معنايي بيزاري و دوري جستن از دشمنان خدا و كساني كه ولايت علي بن ابيطالب (ع) را قبول نكردند و با او و فرزندانش به مبارزه پرداختند است. بر اساس مذهب شيعه كسي نميتواند شيعه باشد و به همراه محبت اهل بيت، محبت دشمنانشان را هم در دل داشته باشد.
امر به معروف: امر به معروف يعني دستور دادن يا توصيه كردن از سوي فرد مسلمان به ديگران به انجام آنچه به باور مسلمانان خوب در نظر گرفته ميشود. يكي از آثار مناسب تاليف شده در اين زمينه امر به معروف و نهي از منكر در انديشه اسلامي نوشته مايكل كوك است كه توسط آستان قدس رضوي ترجمه و منتشر شده است. مقدمه اين كتاب بيانگر اهميت و ضرورت نظارت همگاني در ساختار جوامع انساني است. اين ساختار در دين اسلام به عنوان امر به معروف و نهي از منكر نام برده مي شود.
نهي از منكر: نهي از منكر يعني دستور دادن يا توصيه كردن از سوي فرد مسلمان به ديگران به انجام ندادن آنچه به باور مسلمانان بد در نظر گرفته ميشود. نهي از منكر بخشي از عبارت امر به معروف و نهي از منكر است كه بسيار در قرآن به آن اشاره شده است
- شنبه ۲۶ دی ۹۴ ۲۱:۲۰ ۳ بازديد
- ۰ نظر